معنی پیاپی- پشت سر هم
حل جدول
یکروند
پشت سر هم
پیاپی، پی در پی، دمادم
رگبار
یکروند
ریسه
توالی
پیاپی و پشت سر هم عامیانه
یکبند
پیاپی
پشت سر هم
گویش مازندرانی
پیوسته – پیاپی – پشت سر هم
فارسی به عربی
انفجار، بکره
واژه پیشنهادی
فرهنگ فارسی هوشیار
پی در پی
فرهنگ معین
پشت سر هم، هم قدم، هم عنان. [خوانش: (پِ یا پَ پِ) (ق مر.)]
معادل ابجد
1032